بسم الله...

 

* این روزا برای من عجیب میگذره... منحصربفردترین تجربه زندگی یک انسان، برای من و امثال من در وضعیتی میگذره که شاید بشه به بحران تشبیهش کرد. وقتی امانت خدا رو درون خودت حمل می‌کنی و تنهایی گلوت رو با قدرت فشار میده. از عزیزات دوری چون نگران جون بچه‌ت هستی... مهم‌ترین دغدغه یه خانوم باردار در اواخر بارداری اینه که خانواده‌ش بهش اطمینان بدن که کنارشن، و تو کابوس شبات این باشه که اگه خانواده‌م بیان و سلامت بچه رو تهدید کنن چی؟! با خودت بگی کاش بشه نیان... این وضعیت محال‌ترین چیزی بود که می‌شد تصور کرد، و حالا اتفاق افتاده.  و باید باهاش بسازیم... 

 

* یکی از مهم‌ترین نگرانی‌هام این روزا اینه که هیچی در مورد افغانستان نمیدونم و از لحاظ روحی انقدر شکننده‌ام که هیچ دریافت اطلاعات و تحلیلی نمیتونم داشته باشم.  اما چیزی که منو به شک میندازه اینه چطوری همه سلبریتی‌ها یهو طرفدار احمدمسعود شدن؟ کم دیدم که جامعه به صورت یک‌دست به سمت حق سرازیر بشه، آخرالزمون شده یا حق خیلی واضحه این‌بار؟