۲ مطلب در مرداد ۱۳۹۷ ثبت شده است

۲

بعضی وقتها همه چیز عجیب و غریب به هم می پیچد. جرقه های ساده بغض توی گلویم می نشانند و من واقعا نمیدانم باید برای حل کردنش چه کنم. دلم میخواهد زمان بپرد به ساعت ها بعد یا روزها بعد... 

بعضی وقت ها دلم میخواهد تنها شوم. خیلی تنها. احساس میکنم فقط تنهاییست که حرف ادم را بی کم و زیاد می فهمد 

  • De Sire
  • چهارشنبه ۲۴ مرداد ۹۷

۱

وقتی چشمانت را میبندی و ارام میخوابی، در چهره ات یک اسطوره می بینم. یک اسطوره که وقتی بیدار است تمامِ تمامِ تمام تلاشش را برای آرامشم به کار می گیرد و کوله بار خستگی هایش را با وجدانی اسوده به دنیای خواب هایش میبرد ... وقتی  میخوابی به ارامشت حسودی میکنم ... 

  • De Sire
  • سه شنبه ۲۳ مرداد ۹۷
الحمدلله علی کل حال
آرشیو مطالب