من فکر می‌کنم هیچ موضوعی جذاب‌تر از کشش به جنس مخالف برای آدمیزاد وجود نداره (در سطح زندگی مادی) ... اکثر آهنگا، فیلما، کتابا و قصه‌ها حول همین محورن، و حتی یکی از جذاب‌ترین قصه های قرآن ... 

قدیما که نوجوون بودم، فکر می‌کردم ازدواج مثل یه طلسمه، وقتی کسی ازدواج می‌کنه، اگر قبلا به کسی علاقه داشته، اون طلسم محوش می‌کنه... بعدنا که بزرگتر شدم دیدم نه ... انگار همون علاقه ها بزرگترین تله‌های زندگی آدما میشن 

 

چرا اینا به ذهنم رسید؟ این چند روز اخیر چند تا آهنگ که استقبال زیادی شده ازشون رو گوش کردم، دیدم چه مفاهیم تکراری‌ای فقط با الفاظ متفاوت خونده شده، و اکثرشون هم در مورد کسیه که دوسش داشتن و الان نیست، همون تله بزرگ زندگی... و چون خیلی ها درگیرشن اهنگاشون به اصطلاح میگیره ... 

 

چرا اینو اینجا نوشتم؟ چون با این مریضی خیلی طولانی و عوارض بعدش، حس لال شدن گرفته بودم، فقط خواستم از یه جایی شروع کنم :)) 

 

+ سلام :)