بچه طفلکی کلاس چهارمی رو میخواستم بفرستم دفتر، کلی گریه کرد. واقعا نمیدونم با بچه هایی که به هیچ صراطی مستقیم نیستن چجوری باید تا کرد. همش نگرانم که نکنه نباید...
بچه طفلکی کلاس چهارمی رو میخواستم بفرستم دفتر، کلی گریه کرد. واقعا نمیدونم با بچه هایی که به هیچ صراطی مستقیم نیستن چجوری باید تا کرد. همش نگرانم که نکنه نباید...
* بعد از ده تا آمپول و سه روزی که از این آنفلوانزا و ویروس میگذره، یهو دوباره تب و لرز اومده سراغم. روی تخت دراز میکشم. پتو رو میکشم روی سرم. به این فکر میکنم که این مریضی میتونست یه مریضی دیگه باشه، یه مریضی که دیگه سلامتی پشتش نباشه. به این فکر میکنم که چقد کار نکرده دارم. چقد راه مونده تا درست زندگی کردن. یاد حرف اون خانوم میفتم که میگفت بیشتر اهل جهنم اهل "تسویف"ن. به نماز قضاهام فکر میکنم. به همه و همه و همه...
*چند باری به همسر گفتم وقتی حالم خوب نیست جمله های دیگه ای به جز "بریم دکتر؟" هم میشه گفت. تازگیا با دل مهربونش عادتای مردونه شو کنار میزنه و میاد پیشم و میگه "چی حالتو خوب میکنه"؟
* راستی راستی چقد حواسمون نیست... حواسمون نیست که هرلحظه ای ممکنه لحظه اخر زندگی مون باشه.
یکی از مهم ترین چیزایی که توی دلخوری ها و بحثای زندگی مشترک هست اینه که حواست باشه تو یه رقیب نداری که هرجور شده کَلشو بخوابونی. تو یه هم تیمی داری که اگه ببازه تو هم باختی ... خیلی مهمه که استراتژی ها رو بر مبنایی بچینی که اون ببره تا تو هم برنده باشی ... قشنگه ولی ترسناکه.... یکی هست که تمامِ توعه. تمام تو ...
"فلانی" به یکی میگه "داشتم فکر میکردم موهاتو کوتاه کنی بهتره، فلان مدل بزن بعدشم رنگش کن" (جلوی شوهر اون بنده خدا)
چند ساعت بعد به یکی دیگه میگه رنگ ابروهات رفته بهتر شدیا ....
با خودم میگم : یادم باشه چه صورت زشتی داره اظهار نظر در مورد بقیه وقتی ازت نظر نخواستن. به خودم میگم "ادب از که آموختی..." و یادم میاد که خیلی از موقعیتای زندگیم میگم اگه این "فلانی" بود چیکار میکرد من اون کارو نکنم. بیاید مثل فلانی نباشیم.
تمام روز برام پیامای عاشقانه میفرسته، روی تخته می نویسه خانوم عاشقتونم، ولی نگاهش رو همیشه میدزده ... باید مدل دوست داشتن آدما رو بشناسیم. شاید کسی حتی اون نوع دوست داشتن از طریق نوشتن رو هم نتونه ابراز کنه ....
*عنوان برگرفته از غزلی سروده ی فرامرز عرب عامری
از مزایای ازدواج اینه که از هندزفری بی نیاز میشی . چون همیشه باید گوشی هوشیار و شنوا برای شنیدن صدای یار داشته باشی :-)
وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا ( آیه 30 سوره فرقان)
در آن روز رسول (به شکوه از امت در پیشگاه رب العزّه) عرض کند: بارالها (تو
آگاهی که) امّت من این قرآن را به کلّی متروک و رها کردند. (ترجمه آقای الهی قمشهای)
در این مورد حدیثی هست از امام صادق علیه السلام که میفرمایند : قرآن عهد خداوند به سوی بندگان می باشد. همانا سزاوار است هر مسلمان هر روز به آن عهد نگاه کند و از آن 50 آیه بخواند. ( اصول کافی )