بسم الله
بیشک آمدن تو تولد دوباره من است، نه از آن جهت که بسیار دوستت دارم، بلکه از آن جهت که با تو فهمیدم میتوانم خیلی قویتر از چیزی باشم که فکر میکردم. میتوانم فشار خستگی، بیخوابی، سردرد شدید، تهوع شدید و اضطراب را یک گوشه دلم بنشانم و با صدای بلند به ذوقت برای اولین نشستن در روروئک بخندم... من هیچوقت آدم خلاقی نبودهام، هرجا که نیاز به خلاقیت و ایده دادن بوده آرام به گوشه ای خزیده ام، اما حالا از همه وسایل بی ربط و با ربط بهانهای میسازم تا تو بخندی. هیچوقت آدم با دقتی نبودهام اما حالا شبها وقتی سر روی بالش میگذارم میتوانم بگویم امروز چند بار خندیدی، چند قاشق فرنی خوردی، چند پوشک خیس کردی، چند قطره از مولتیویتامین بدمزهات را خوردی، ... تو خصوصیات دفن شده در پستوهای وجود مرا زنده کردی... هرگز هیچ اتفاقی در دنیا نمیتوانست همه وجود مرا اینگونه بیدار کند...
پ.ن : سلام به همراهان مهربان مجازی :) طاعات قبول. ان شاء الله که در این شب و روزهای عزیز به یاد ما هم باشید و حتی در حد یک لحظه گذر از فکرتون، ما رو هم شریک صفا و پاکی این روزهاتون کنید.