سلام به همه خواهران عزیزم و آقایون محترمی که اینجا رو میخونن
ان شاء الله که تاخیر در جواب دادن به مطالب پست قبل رو به من ببخشید ، که البته عمدی بود، دلم میخواست بدون اینکه نظرات شخصی من وارد بحث بشه، نظرات خالص شما رو بشنوم، و شما نظرات بقیه رو بدون ناخالصی بخونید ، اینجا به تکتکتون سلام و عرض احترام دارم، چقدر با دیدن اسماتون بالای کامنتا ذوق کردم... خدا خیرتون بده که بینظیرید و انرژیبخش.
الان که این پست رو مینویسم، توی حرم حضرت معصومه هستم، به نیت همهتون نماز خوندم، برای رفع اندوه و غم از دل همهتون دعا کردم، ان شاء الله که همگی عاقبت بخیر باشید.
یکی از دوستان در کامنتای پست قبل گفتن خب هدف و نتیجه چی شد؟ اولین هدف شکستن سکوت خیلی از شماها بود، خیلیهاتون بعد از مدتها توی کامنت خصوصی یا عمومی حرف زدید، برای من حس خیلی خوبی بود که بعد مدتها ببینمتون و بدونم چرا سکوت پیشه کردید و یا چرا دلخور و مکدرید
دومین هدفم این بود همدیگه رو بخونیم و همهمون متوجه بشیم که شاید گاهی حتی خودمون ناخواسته اینجا باعث شدیم بقیه به خودسانسوری برسن، یه بزرگواری میگفتن اینجا بعضیا یه جوری از خودشون و زندگیشون میگن که من فکر میکنم مریضم، چرا به این حس رسیدن؟ چون بعضیامون تلاش کردیم از خودمون یه تصویر بی نقص اینجا بسازیم ... مثلا یه جوون بیست ساله میاد از احساساتش اینجا مینویسه، بقیه که بزرگترن یه جوری باهاش برخورد میکنن انگار خودشون از همه احساسات و همه شیطنتهای جوونی مبرا بودن، بهراحتی هم برچسب میزنیم دیگه...
و اینکه خوبه بدونیم که اینجا اولویت زندگی خیلیها نیست، پس خودمون رو زیادی درگیر حضور مجازی آدما نکنیم، دلبستگیهامون به اینجا و آدماش رو در حد معقول و کنترل شده نگه داریم و حواسمون باشه که خیلیا اینجا آسیب دیدن از این جهت و دلیل ننوشتن بعضیا توی این فضا همین سبک اذیت شدنها از طرف دیگرانه...
و نکتهای که جالب بود اینکه چندین نفر اینجا متاثر از فضا نیستن، و کم و زیاد نوشتنشون زیاد ربطی به مخاطب نداره و به زندگی و مشغلههاشون مربوطه، پس از سکوتی که توی بیان هست خیلی انرژی منفی نگیریم :)
+ و اما برای رونق وبلاگایی که هنوز دوست دارن فعالیت کنن اما به دلایلی که گفتن دیگه دلسرد شدن؛
من پیشنهادم مهربونی بیشتر، مدارای بیشتر، خودسانسوری کمتر و ایجاد فعالیتهای مشترکه ... اینا خیلی کلیه، برای اینکه توی عمل ببریمش باید پیشنهادای شفاف و واضح داشته باشیم، مثلا سعی کنیم بیشتر برای بقیه کامنت بذاریم، کامنتا دلگرمی نویسنده ی وبلاگن، حتی شده در حد یه ایموجی لبخند، سعی کنیم کمتر بقیه رو نصیحت کنیم، کمتر از بقیه ایراد بگیریم، حس «وااای تو چه آدم بدی هستی» ندیم به بقیه، دیده فرو بریم به گریبان خویش :) ... برای فعالیت مشترک من اهل همون کتابخوانی سابق بودم که تلاشمو کردم ولی اکثرا همکاری نکردن، با اینکه سعی بر این بود مقدار مطالعه روزانه انقدر کم باشه که همه برسن... شما اگر فعالیت دیگه ای توی ذهنتون هست انجامش بدید.
++ امیدوارم که کامنتای پست قبل رو همه با دقت خونده باشن، حتی اونایی که میدونم در سکوت میخونن و شاید یه سری کامنتا به همون افراد اشاره داره :)) باشد که رستگار شویم:)
+++ و یه نکته دیگه، اینجا فقط یه محل برای تخلیه روحی نیست، میشه خیلی استفادههای دیگه ازش کرد، میشه توی همین فضا رشد کرد ... کوچیک نبینیمش :)