دزیره

هنوز صبر من به قامت بلند آرزوست...

دزیره

هنوز صبر من به قامت بلند آرزوست...

دزیره

یا عُدَّتی عِنْدَ شِدَّتی، وَ یا غَوْثی فی کُرْبَتی...

طبقه بندی موضوعی

معاشرت

پنجشنبه, ۸ آذر ۱۴۰۳، ۰۷:۱۷ ب.ظ

آخر مرا در آینه از یاد می بری

اما تو را هر آینه چون خویش از بَرَم

 

اینک میانِ حلقه ی آتش نشسته ام

مغلوبِ جنگِ تن به تنی نابرابرم

 

آتش هر آن محاصره را تنگ می کند

تنها در این میان منم و تیرِ آخرم... 

 

 

+ سوگی که اخیرا تجربه کردیم و مادر همسرم رو از دست دادیم، یه درسی برام داشت، اینکه حواسم بیشتر به این باشه که در حدی با اطرافیانم در ارتباط باشم که اگر یه روزی به هر دلیلی نبودن، حسرت روزایی که بودن رو نخورم، رفیق عزیزم که با اسم حاج خانوم می‌نوشتن خداحافظی کردن، و من چقدر حسرت خوردم که کاش اون وقتایی که پست‌هاش رو میخوندم و خیلی وقتا چیزای زیادی ازش یاد می‌گرفتم بیشتر این سکوت درونگرایانه‌م رو شکسته بودم و بهش گفته بودم چقدر خوب می‌نویسه ... خداحافظی‌های دیگه از رگ گردن به ما نزدیک‌ترن ...

 

++ هرچی دلتون میخواد بگید زیر این پست ، از احوالاتتون، از آب و هوا، از سیاست، از دیانت، از آخرین کتابی که خوندید، از آخرین فیلمی که دیدید، از بازیگر محبوبتون، از رنگ مورد علاقه‌تون ... :)) 

 

  • ۰۳/۰۹/۰۸
  • De sire

نظرات (۱۷)

‏«یک چیزهایی هست که شما هیچ وقت نخواهید فهمید. چیزهای به ظاهر کم اهمیتی مثلِ اینکه چه کسی، در کدام تاریخ، توی تونلِ شماره چندِ کدام جاده با گوش دادن به چه موسیقی ای یادتان کرده است.»

 

 

  • ‌‌‌ ‌‌‌تیرزاد
  • آخرین متنی که خوندم و خیلی به دلم نشست رو دوست دارم به اشتراک بذارم:

    "خدا، صدای سکوت تو را می شنود زمانی که هیچکس صدای فریادت را نشنید."

    پاسخ:
    سلام :) 
    به به ... 
    منم خیلی وقتا پیش میاد که فقط جمله « خوبه که خدا می بینه » آرومم میکنه

    اون «حد ارتباط داشتن» یعنی یه فاصله ای رو حفظ کردن یا اتفاقا برعکس، از تمام لحظات و فرصت‌های کنار هم بودن استفاده کردن؟

    پاسخ:
    چه خوب که پرسیدید ، حواسم نبود ابهام داره جمله م، مورد دوم :)

    تازگیا بخاطر همخوانی کتاب دو تا کتاب رو نصفه پیش بردم و هر دوش بخاطر کمبود فرصت ناتموم موندن هنوز. ولی آخرین کتابی که کامل خوندم مربوط به تابستونه و کتاب میدل مارچ :) این مدت توی دوره ی افول کتابخوانیم بودم :)) ولی فیلم دیدم، آخرینش انیمیشن ربات وحشی/wild robot بود.

    مدتیه که به نظرم هم یه طیف خاصی از آبی‌ها قشنگن و هم یه طیف خاص از سبزها. ولی در کل همیشه بیشتر به این دقت می‌کنم که هر رنگی به هر چیزی خوش نشسته باشه؛ اون وقت دوستش دارم :)

    و یه «واقعا» هم در جواب جمله ای که خودتون توی نظرات گذاشتین :))

    پاسخ:
    :)) تا اینجا کامنت برتر بودید توی پوشش دهی سوالات 

    در مورد این انیمیشنه خیلی شنیدم که حال خوب کنه :) 


    + یکی از فانتزی های من از بچگی این بود که روحم توان گشت و گذار داشته باشه که بفهمم بقیه در موردم چی فکر میکنن و چی‌میگن :))

    گفتی از هرچی خواستیم بگیم. من این روزها یه کم از احمدرضا احمدی شعر خوندم و با شعر موج نو آشنا شدم.

    پاسخ:
    یکی از شعرایی که دوس داشتید رو کاش برامون می نوشتید:)

    خواهش میکنم :)

    تلنگر خوبی بود. ممنون

    :))

    به نظر من خیلی عالی و در اون حد نبود اما بازم در جای خودش خوب و قشنگ بود.

    جالبه. هنوزم این فانتزی رو دارین؟

    من به اون جمله بیشتر وقتی فکر کردم که خودم یه جاهای پرتی یاد یه آدمای دور از ذهن که اصلا مدت هاست باهاشون در ارتباط نبودم، افتادم. و خب حقیقت هم همینه که اونا خیلی وقتا متوجه این نمیشن.

    پاسخ:
    نه اتفاقا از اینکه ندونم بقیه در موردم چی میگن خوشحالم، حتی وقتایی که بتونم بفهمم هم تجسس نمیکنم ، فقط آرامشم رو به هم میریزه ... 

    اینم یه راهشه :)

    پاسخ:
    :)🌸❤️
  • سارا سماواتی منفرد
  • سلام 

    امان از این حسرتی که در فقدان ها گریبانمان را می گیرد و تا انتها با ماست.

    از خداحافظی حاج خانوم واقعاً متاسف شدم هرچند دلیلش برایم غیر قابل درک بود ...

    خوب حداقل این هفته خبر خوب داشتیم و آن آتش بس در لبنان و اینکه مردم بعد از دوماه توانستند نفسی بکشند.

    امروز کتاب صوتی مادام بوواری را تمام کردم و بهترین فیلمی که تو این ماه دیدم اقتباس سینمایی ما تمامش می کنیم بود و خیلی بهم چسبید ...

    بازیگر محبوبم این روزها علیرضا کمالی در سریال بازنده است و خوب رنگ مورد علاقه ام فعلا تو این روزها سبز یشمی  😅😁

    پاسخ:
    سلام عزیزم 

    واقعا ... 

    عکس های لبنان چقدر تماشایی بود ... خداروشکر 


    به به ، چقدر پرکار :) 

     

    باورت خواهد شد! 
    بوته ی آغوشم
    تن یخ‌بسته‌ی احساست را 
    آب خواهد کرد؛

    تو فقط نجوا کن
    من صدای پرِ پرواز تو را
    پشت دیوار بلندی به بلندای زمان
    می‌شنوم؛

    قاصدک را بردار
    آرزویی در دل
    با سر انگشتِ خیال
    بسپارش به نسیم؛

    باورت خواهد شد!
    آرزوی دل دریای تو را
    پیش از آنکه 
    قاصدک جان بشنود،
    پیش از آنکه
    پیچکی آسوده‌خاطر، سینه‌خیز 
    طی کند دیوار را،
    من خوانده‌ام در چشم تو؛

    من به بالیدنِ پرهای کبوتر بر بام
    من به رقصِ قاصدک در آسمان این دیار
    من به نوری که بر این ظلمت شب می تابد
    من به پژواکِ صدایت که در این متروکه خواهد پیچید
    همه ایمان دارم...

    خودسرایی به تاریخ : 00/1/17
    به وقت : 15.30

    تقدیم به رفیق :)

    پاسخ:
    عزیز من :) 
    چقد لذت بردم 
  • سارا سماواتی منفرد
  • زیاد هم پر کار نبودم از نظر خودم سرعتم از لاک پشت ها هم کمتر بوده مادام بوواری از شروع گوش دادن تا پایانش ۷ ماه طول کشید 😅😅🤪😭

    پاسخ:
    من دو تا فندقتون رو در نظر گرفتم که گفتم پر کار، خدا حفظشون کنه، مگه میذارن بچه ها ... 
  • سارا سماواتی منفرد
  • واقعاً 🤣 ... ممنون 🌷🌷🤩

    پاسخ:
    🌸❤️

     راستی

    من فیلم خورشید اثر مجید مجیدی رو دیدم دیروز و خب با همه‌ی تلخی‌ش دوستش داشتم :)

    رنگ هم فقط بنفش :) 

    بازیگر محبوب هم ندارم، هرکسی خوب نقشش رو دربیاره :)

    پاسخ:
    عاشقتونم :)) اینا سوژه بود که نطقتون باز بشه ولی همه دقیق جواب دادید بهشون :)) 

    خورشید رو فکر کنم قدیما دیدم 

    وای من یاسی رو خیلی دوس دارم

    «یک چیزهایی هست که شما هیچ وقت نخواهید فهمید. چیزهای به ظاهر کم اهمیتی مثلِ اینکه چه کسی، در کدام تاریخ، توی تونلِ شماره چندِ کدام جاده با گوش دادن به چه موسیقی ای یادتان کرده است.»


    امیدوارم بعد از مرگمون خدا منت سرمون بزاره و تک تک این موارد رو بفهمیم. البته شاید اون موقع دیگه این چیزا واقعا برامون مهم نباشه!

    پاسخ:
    اگه متقابل باشه هم مشکلی ندارید؟ 

    نه نتها مشکلی ندارم بلکه استقبال هم می‌کنم :)
    البته بازم میگم دیگه اون موقع کار از کار گذشته ... 

  • تسنیم ‌‌
  • رنگ مورد علاقه‌م زرد، ولی کلا همه‌ی رنگا قشنگن.

    دلم قهوه می‌خواد

    و نقاشی

    و آشپزخونه‌ی تمیز

    و فیلم

    و شب‌نشینی بدون کسالت روز بعد

     

    پاسخ:
    چه تفاهمی:)) 
    میدونی یکی از عذابایی که خدا میتونه آدمو دچارش کنه چیه؟:)) اینکه عاشق قهوه باشی ولی وقتی میخوری کهیر بزنی :) 

    آخرین مورد ... وای از آخرین مورد :)

    سبز با اختللاااااااف زیاد:)

    و این که برف بباره، سنگین، زیاد، طولانی....

    و این که یه فیلم خوب، مهتاب تلاجن معرفی کنه مثلا:)

     

    پاسخ:
    برف در حدی که یه شب بباره بعدش محو بشه خوبه :))) 

    نمیشناسمشون متاسفانه...