دزیره

هنوز صبر من به قامت بلند آرزوست...

دزیره

هنوز صبر من به قامت بلند آرزوست...

دزیره

تاریکم اسماعیل!
اما…
مگر نه این که زندگی تقلایی طولانی در تاریکی‌ست…؟
.
#رضا_براهنی

طبقه بندی موضوعی

خش‌خش صدای پای خزان است ...

يكشنبه, ۲۵ شهریور ۱۴۰۳، ۰۷:۵۸ ب.ظ

دیدم چیزی به پاییز نمونده و هنوز عرصه از گویندگان «پاییز می‌رسد که مرا مبتلا کند» خالیه، تصمیم گرفتم خودم دست به کار بشم 🍂

 

پاییز می رسد که مرا مبتلا کند

با رنگ های تازه مرا آشنا کند

 

پاییز می رسد که همانند سال پیش

خود را دوباره در دل قالیچه، جا کند

 

او می رسد که از پس نه ماه انتظار

راز درخت باغچه را بر ملا کند

 

او قول داده است که امسال از سفر

اندوه های تازه بیارد ـ خدا کند ـ

 

او می رسد که باز هم عاشق کند مرا

او قول داده است به قولش وفا کند

 

پاییز عاشق است و راهی نمانده است

جز این که روز و شب بنشیند دعا کند ـ

 

شاید اثر کند و خداوند فصل ها

یک فصل را به خاطر او جا به جا کند

 

تقویم خواست از تو بگیرد بهار را

تقدیر خواست راه شما را جدا کند

 

خش خش... صدای پای خزان است، یک نفر

در را به روی حضرت پاییز وا کند

 

🌱 علیرضا بدیع

  • ۰۳/۰۶/۲۵
  • De sire

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">