زخم
- توی ماشین مداحی سفارشی دخترک پخش میشد، وقتی تموم شد همسر گفتن حالا نوبت مامانه... من هیچوقت توی ماشین برای پخش موسیقی و ... سهمخواهی نمیکنم ، یه وقتایی که همسر متوجه میشه حالم زیاد روبراه نیست آهنگایی که توی خلوت خودم گوش میکنم رو پیدا میکنه و توی ماشین میذاره ... صدای «عمری به هر کوی و گذر گشتم که پیدایت کنم ...» توی گوشم میپیچه، حس میکنم یه آهنربایی توی گلوم براده های درد رو از قفسه سینهم جمع میکنه توی یه نقطه و از اون نقطه پخشش میکنه توی مویرگای چشمام ، چشمام داغ میشن و این داغی میلغزه روی صورتم ، برمیگردم سمت پنجره ، باد شدید میزنه و دونه دونه داغیها رو با خودش میبره...
- از رنجایی که تحمل کرده میگه ، از سوگ سنگینی که دلش رو تا ابد داغدار کرده، بهش میگم خدا جباره... یه جا نوشته بود جبار یعنی «بسیار ترمیم کننده ی دلهای شکسته» ... فکر کن روز حساب، یه زخمی داری که رو دستت بگیری و برای این خدا ناز کنی ... خدایی که زخم ببینه از مرهم دریغ نمیکنه ...
- ۰۳/۰۷/۲۱
چه آهنگ خوبی، چه قدر وصف حال و مناسب حال...جا داره براش بخونیم، قسم به موت ، قسم به روت بر درختی کاشیان مرغ توست، شاخ مشکن مرغ را پران مکن...
به گمانم از آقای جوادی آملی در وصف صفت جباریت خداوند خواندم که یعنی بسیار جبران کننده...و با این تمثیل که اگر از اقیانوس یک کاسه آب برداری اصلا مجالی برای خالی ماندن جایش میماند.... صفت جباریت خدا این است...