چند روایت معتبر - سیزده
+ ما تا الان توی یه محله همصداتری زندگی میکردیم و به خاطر دسترسی سختی که به اطراف داشت، کمتر تنهایی خرید میرفتم و میشه گفت خیلی در ارتباط با کف جامعه نبودم، توی این مدتی که اومدیم محله جدید، با چگالی بالایی دارم برخوردایی که برای من جدیده میبینم
مثلا رفته بودم ترهبار، دو بار رفتم صندوق که حساب کنم، هر دوبار نفر جلویی من وقتی فاکتور خریدش رو دید، برگشت سمت من و یه جوری که من متوجه بشم شروع کرد به بدوبیراه گفتن به سرتاپای حکومت..
++ امروز هم یه ببعی دیدم توی مرکزی که دخترک رو کلاس میبرم :) البته بلانسبت ببعی ... اینجا پرچم اسرائیل رو جلوی در ورودی و پرچم آمریکا رو جلوی در راهرو روی زمین کشیدن، ببعیه ، ببخشید آقاهه با دو تا بچهش اومده بود پیشدبستانی ثبت نامشون کنه، دست بچه ها رو میگرفت با اصرار از کنار دیوار ردشون میکرد که پاشون روی پرچما نره، بهشون تاکید میکرد که روی این پرچما پا نذارید ...
نمیدونم اینا چه لقمه ای خوردن که حتی وقتی همه دنیا به صدا درومدن، اینا هنوز کر و کور و لالن ... پناه بر خدا ...
- ۸ نظر
- ۲۷ مرداد ۰۴ ، ۱۲:۰۷