لبخند عمیق...
يكشنبه, ۴ آذر ۱۴۰۳، ۰۳:۰۲ ب.ظ
داشتم گالری گوشی رو مرتب میکردم، بین عکسای خودم فقط اونایی خنده واقعی داشت که تو گفته بودی بخند ...
+
آیینه ام ولی تو به زنگارها نگو
رویم به روزنهست به دیوارها نگو
در رفت و آمدند نفس های آخرم
لرزم گرفته است، به کفتارها نگو...
#مهدی_فرجی
- ۰ نظر
- ۰۴ آذر ۰۳ ، ۱۵:۰۲